سلام
نميدونيد شرهاني چه خبر بود اما حيف هر چي گرفته بودم دوروزه خرج كردم نه كه خرج ،داغونش كردم نابودش كردم
دايي من هم محصل بود شناسنامش رو دستكاري كرد و از 14سالگي رفت جبهه تو ماههاي اخر دفاع شهيد شد يادمه هر وقت مي يومد خونه مجروح بود بعد از شهادتش از هنرستان خبر دادند كه ممتاز شده خيلي خيلي دوسش داشتم دلم خيلي براش تنگ شده پروندش تو بنياد بسته شده چون پدر ومادرش مردند پدر بزرگم باور كنيد دق كرد اخه پسر كوچيكش بود مادر بزرگم 15سال رو تخت بر اثر سكته زمينگير شد هر روز گريه ميكرد هر روز چندين بار دلم براي ونم تنگ شده