خوشا روزي كه گرم جنگ بوديم
ميان رنگها بيرنگ بوديم
دل هركس شهادت را طلب داشت
حديث عشق و مستي را به لب داشت
خوشا تنهايي شبهاي سنگر
كه دل بود و تمنا بود و دلبر...
منم ميخوام بيام تو وبلاگتون حاجي.بدو بهم خوش آمد بگو اگه از مهمون ناخونده بدتون نمياد!
رفته بودم سفري سوي ديار شهداء که طوافي بکنم گرد مزار شهداء به اميدي که دل خسته هوايي بخورد و تبرک شود از گرد و غبار شهداء اي دوست به حنجر شهيدان صلوات بر قامت بي سر شهيدان صلوات
سلام
حقير امدادگر دسته شهيد سيد سعيد شاه حسيني گردان انصار رسول (ص) و در لحظه شهادت شهيد حاج اميني در كنار وي و شهيد پور احمد و ديگر مجروحين حضور داشتم .
خدا رو شاهدم كاري از دستم بر نميومد وقتي اين عزيزان برا توجيه و برسي خط رسيدن كلي تلفات داده بوديم و من بخاطر اينكه به انها اسيب نرسه سنگرم ( گودال) ترك كردم و اونها دور هم بودن منم سرگرم مداواي ديگران و بستن خرج موشك ارپي جي تو 1 گودال با فاصله 3 متر كه 2 يا 3 خمپاره 120 بين من و حاجي فرود اومد كه محشري به پا شد و من به بيرون پرت شدم و مشغول بستن چشم بيسيم چي گروهان شدم اما نگاهم به شهيد اميني بود در حالي كه بيسم بين پاهاش قرار داشت به علت فوران خون از شاهرگ نم نم سر مباركش بر روي بيسيم فرو افتاد .
اينو برا اولين بار دارم به كسي ميگم .
من پاتوقم وب دهنمكي .
شايدم وب خودمو فعال كنم .
مارو هم دعا كنيد .
اتقي يا به قول مسول گروهانمون كه تو اون لحظه بشدت مجروح شد دكي .
يا حسين
شهدائي باشيد
مطلب فوق العاده خوبي و گذاشتين مخصوصا ممنونم بخاطر وصيت نامه ي شهيد ...
موفق باشيد
شرمنده عجله داشتم يادم رفت
اصلاح گرديد
سلام...
درب جهاد اضغر بسته شد درب جهاداكبر كه باز است...
اميدوارم با شهدا محشوربشيد..
منتظرحضورتون هستم..
التماس دعا....
يا علي
خوشا آنان که الله يارشان بيد
. . .
خوشا آنانکه در اين عرصه ي خاکچو خورشيدي درخشيدند و رفتندز کالاهاي اين آشفته بازارشهادت را پسنديدند و رفتند...
سلام.كامنت شمارو همين امشب ديدم.از كمك و لطف هاي شما خيلي ممنونم.براتون آف هم گذاشتم
التماس دعا
بسم رب شهداء
سلام عليكم
دست وپنجه تون درد نكنه كه هميشه ياد وخاطره شهدا رو در دل ما زنده مي كنيد
الهم ارزقنا توفيق شهادت في سبيلك
وبلاگتون بسيار بسيار زيبا و تاثير گذاره .فقط چرا وبلاگتون رو به روز نمي كنيد .
به كلبه ما هم يه سر بزنيد خوشحال ميشم .
يا علي مدد
