شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ تمام شد؛ مرد دستانش را به هم زد و خاک لباسش را تکاند. به ياد حرف پدر همسرش افتاد كه گفته بود: ان شاالله به پاي هم پير بشين. و حالا فقط نه سال از آن روز مي گذشت و او آنقدر پير شده بود که حتي نمي توانست کمر راست کند....
اين روزا مهمان دارم...تو خونه نميشه گريه كرد...ديشب تو هيأت تا دلم خواست گريه كردم....ولي بعد اين چند روز هنوز هم بغض دارم....
راهي...
:(
كــــــــــــــــــــــــــــــــور شوند اهل سقيفه حرمش توي دل ماست
احسنت...
منم احسنت
سلام بر غربت علي ... مرحمي خرج دل چاکم کنيد // در کنار فاطمه خاکم کنيد
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top