پيام
+
روي دستش نشست، نيشش را فرو برد و شروع کرد به مکيدن خون. مادر، بي حرکت ماند؛ اگر او را فراري مي داد ممکن بود در تاريکي شب به سراغ کودکش بيايد.

سين دخت
90/3/4

محسن - قافله شهداء
و اينگونه است محبت مادر... روزت مبارك مادرم.
MAHMOODD
سلام برادر محسن خوبيد؟ اي ول بابا...
ساقي رضوان
اوخي
منتظر المهدي313
بسيار زيبا ...به به
محسن - قافله شهداء
سلام داداش. شكر...
MAHMOODD
خيلي فيد جالبيه عهصنط!!!!!!!!!
*هور*
جناب محسن بزرگوار! بهتر نبود عكس مادر رو ميذاشتين البته مادر خودتونو عرض نميكنم يه تصويري غير اين تصوير ...اينجا الان از پشه..... البته ببخشيد جسارت نشه!
ميم - فاء
مادر...
محسن - قافله شهداء
هور گرامي. چرا ميشه. ولي اينو گذاشتم كه دقت بيشتري جلب بشه به محتواي فيد. يه نوع روش تبليغه.... :)
*هور*
بله....حرف حساب جواب نداره...:)
MAHMOODD
:-)
مجنون الحسين ع
وا.خب ميكشتش. يه دست ميزد روش لهش ميكرد
منتظر روشنے
آخيييي
*سرفرازباشي ميهن من*
{سو استفاده از فيد ديگران} بهترين هديه براي روز مادر http://haami.parsiblog.com/MLink/?4876843
رزگل
من گاهي خيلي اذيتم كنه ميزارم
بشينه بعدبره ديگه :))))
ميم - فاء
گناه داره خب ... ميخواد خون ببره برا بچه هاش :دي
عطر ريحان
اين گوشه ايست از مهر مادر به پاي فرزندش...
همرنگ دريا
خيييييييييييييييييييييييلي قشنگ بود...