پيام
+
شير زنان جنگ - قسمت دوم http://qafeleh.ir

ابوالفضل صياد
90/3/12
محسن - قافله شهداء
من ماندم تنها. امکان داشت هر لحظه اسير بشوم. چرا که صد، صد و پنجاه متر بيشتر با عراقيها فاصله نداشتم... از دور ديدم يک نفر با لباس سبز که مخصوص عراقيها بود، نزديک ميشود...(بقيه ش رو توقافله بخونين)
سادات علوي-2
جزاکم الله خيرا
محسن - قافله شهداء
سلام حاج خانوم... تبريك ويژه اين ايام خدمت شما كه بحق شامل عنوان اين فيد هستين.... فيدمون رو متبرك كردين.... ممنونم
سادات علوي
سلام عليکم و رحمه الله اختيار داريد.. دعا کنيد خدا ازمون راضي باشه .. شما لطف داريد بزرگوار... زنده سلامت و موفق و منصور باشيد
محسن - قافله شهداء
همچنين...