به نام خدا
با سلام
وقتي متن زيبا و تاثيرگذار شمارو ميخوندم ،ياد يكي از دوستان افتادم كه وقتي خبر شهادت پدرشو شنيد فقط9سال داشت و ميگفت:اطرافيان فكر ميكردن من معني مرگ و بي پدري رو نميفهمم،غافل از اينكه از همون موقع گرد يتيمي به قدري رو دوشم سنگيني كردكه ناخود اگاه پاهام شل شد و روي راپله حياط نشستم، با تمام وجودم درك كردم كه ديگه نبايد منتظر بابا بود....سختي گذشت زمان رو حس ميكردم و الانم با وجود دو تا بچه بازم يتيمي اذيتم ميكنه!!!!
چه دل پاكي داشت و چقدر از مردم اين زمون گله داشت....
مويد باشيد
زمزمه فرج تو قنوت نماز يادمون نره
التماس دعاي فرج يا زهراي علي عليه السلام