وبلاگ :
قافله شهداء
يادداشت :
بهترين مهمون
نظرات :
23
خصوصي ،
144
عمومي
نام:
ايميل:
سايت:
مشخصات شما ذخيره شود.
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
اين پيام به صورت
خصوصي
ارسال شود.
+
مهدي
حسين دست او را گرفت و کنار کشيد. بچهها نگاهشان ميکردند حسين با دست به وسط زمين اشاره کرد که فرو نشسته بود و خرابترين نقطه آن بود. آهسته گفت: اين محل مزار من است. مرا همين جا خاک کنيد؛ ميان دوستانم. اين وصيت من است...
براي مطالعه ي اين مطلب به صورت کامل که گوشه اي از زندگينامه ي شهيد حسين خرازي است ، منتظر حضور سبزتان هستيم
يا علي مدد