سفارش تبلیغ
صبا ویژن

:: فرماندهی ::
:: سنگر ::
قافله شهداء
محسن
اگر اذن دهند سعیم این است که از لاله های خونین بگویم،‏ تا شاید نگاهمان کنند و دستی بر آرند و ما را از این منجلاب دنیا بیرون کشند....
:: تبلیغات سنگر ::
قافله شهداء
:: سامانه پیامک ::

جهت دریافت پیامک با موضوع شهداء و دفاع مقدس عدد 00 را به شماره 30007650001978 ارسال نمایید.

جهت آگاهی از سامانه ی پیامک قافله شهداء اینجا را کلیک کنید.

::  بایگانی ::
:: یادداشت ها ::
:: نوای آشنا ::

اگه دوست دارید این نوا رو در وبلاگتون داشته باشید این کد رو در قسمت مدیریت قالبتون کپی کنین. این نوا تو مناسبت‌های مختلف و بدون نیاز به تغییر تو کدها توسط صاحب وبلاگ، تغییر می‌کنه.
دانلود این نوا

:: نوای منتخب ::

اوج سالهای جنگ بود و تعداد زیادی شهید آورده بودن شیراز. برا تسلای دل خانواده های شهدا به آیت ا.. حائری پیشنهاد دادم که هر کدوم از علما و روحانیون برا خوندن تلقین چند تا از شهدا بیان و این مسئله رو تقبل کنن تا به خانواده های شهدا هم سر سلامتی گفته بشه.
روز تدفین دومین یا سومین شهیدی بود که رسیدم بالا سرش، اسمش " سید احمد خادم‌الحسین" بود. همینکه شروع کردم به خوندن تلقین؛ تو ذهنم اومد که مگه شهداء هم تلقین می خوان؟!! و مگه اونا احیاء عند ربهم نیستند؟ اما گفتم مستحبه و برا تسلای دل خانواده هاشون ایرادی نداره. داشتم شهادت به ائمه اطهار (ع) رو یک به یک می خوندم که رسیدم به نام صاحب الامر، حضرت امام زمان(عج)، همینکه اسم ایشون رو گفتم و همه به احترام اسم آقا(عج) بلند شدن، یه دفعه دیدم این شهید بزرگوار هم سرش رو به اندازه یه وجب از زمین بلند کرد و بعد مجددا رو زمین گذاشت، از تعجب خشکم زده بود. همه اونایی که دور و برم بودن و این صحنه رو دیدن هم مثل من متعجب بودن. گریه هیچ کدوممون رو امون نمی داد. دیگه نفهمیدم چی شد! حتی یادم نیست خودم از قبر بیرون اومدم یا کسی منو بیرون آورد.

بعد صد سال اگر از سر قبرم گذری
من کفن پاره کنم زندگی از سر گیرم
 عاشق واقعی امام زمان(عج)- قافله شهدا

بعدها این قضیه منو واداشت که بیشتر رو این شهید تحقیق کنم و ببینم چی بوده که احترام به آقا(عج) رو حتی بعد شهادتش هم ترک نکرده. وقتی جستجو کردم دیدم این شهید در زمان حیاتش هم عاشق واقعی آقا(عج) بوده و هم خود بسیار در فراقش می سوخته و هم دیگران رو به یاد حضرت می انداخته....                            نقل از: حجت‌الاسلام والمسلمین حاج آقا طوبائی                        
پی نوشت: 
- ایام میلاد آقامونه، همه دارن تدارک جشن براش می بینن، خیابونا چراغونیه، کوچه ها آب و جارو می شه، کیک و شیرینی و ... می گیرن، اما خود آقا بیشتر دلش به چی خوشه، به اینکه من فقط به فکر جشنش باشم یا واقعا به فکر خودش؟!! فقط خیابونا رو آب و جارو کنم و تزیین یا اول دلم رو از غیر خودش خالی کنم و دلم چراغونی کنم؟!! نکنه تو درگیری برگزاری جشن یادمون بره که برا کیه این مراسم و اون ازمون چی می خواد! اگه من بتونم با اعمالم دل آقا رو شاد کنم و نذارم دلش ازم خون بشه فکر می کنین بیشتر آقا خوشحال نمی شه؟!! پس بیاین یادمون نره این کارا وسیله ان و هدف چیز دیگه ایه. خیلی زشته منی که به کوفیان و انصار و مهاجر اشکال می گیرم که چرا اهل بیت(ع) رو تنها گذاشتن، نتونم خودم برا کمکش آماده کنم! به نظرتون زشت نیست بعد از گذشت حدود 12 قرن هنوز 313 یار کنار هم برا آقا آماده نشده؟!!! اونوقت .......
- این پستها رو هم حتما بخونین خیلی زیباست.... "در جبهه ها مولا مهدی علمدار است" و "بهترین مهمون"



 قافله شهداء Qafeleh.ir
   نوشته شده توسط : محسن در 87/5/20 - ساعت 11:27 صبح
لبیک

این سایت را حمایت می کنم
ابزار و قالب وبلاگبیست تولز

گوگل پلاس