سفارش تبلیغ
صبا ویژن

:: فرماندهی ::
:: سنگر ::
قافله شهداء
محسن
اگر اذن دهند سعیم این است که از لاله های خونین بگویم،‏ تا شاید نگاهمان کنند و دستی بر آرند و ما را از این منجلاب دنیا بیرون کشند....
:: تبلیغات سنگر ::
قافله شهداء
:: سامانه پیامک ::

جهت دریافت پیامک با موضوع شهداء و دفاع مقدس عدد 00 را به شماره 30007650001978 ارسال نمایید.

جهت آگاهی از سامانه ی پیامک قافله شهداء اینجا را کلیک کنید.

::  بایگانی ::
:: یادداشت ها ::
:: نوای آشنا ::

اگه دوست دارید این نوا رو در وبلاگتون داشته باشید این کد رو در قسمت مدیریت قالبتون کپی کنین. این نوا تو مناسبت‌های مختلف و بدون نیاز به تغییر تو کدها توسط صاحب وبلاگ، تغییر می‌کنه.
دانلود این نوا

:: نوای منتخب ::

به بهانه شهادت شهید امیر اسدی
تقدیم به تمامی شهدای دلاور تخریب

قبلاً از همه شنیده بودم که بین بچه های جنگ، بچه های تخریب یه چتخریبچی ها - قافله شهدایز دیگه ای هستن، چونکه هم اول به خط می زدند و هم بیشتر با مرگ دست و پنجه نرم می کردند. آدم باید خیلی قوی باشه که با دل پر و محکم به استقبال مرگ بره....

دو- سه ماه پیش (اسفند 85) بود که برا بازدید مناطق عملیاتی غرب رفته بودیم؛ اسکانمون تو اردوگاه شهدای قصر شیرین بود. ساکن که شدیم عبور یه عده غریبه تو اردوگاه کنجکاوم کرده بود که اینا کین؟ دل رو زدم به دریا و جلوی یکیشون رو که یه پاش هم یه مقدار مشکل داشت رو گرفتم و ماجرا رو پرسیدم. بازنشسته وزارت نفت بود و از بچه های تخریب تو زمان جنگ که از طرف وزارت دفاع مامور شده بودن با مابقی رفقاشون میدونهای مین لب مرز رو پاکسازی کنن. برام خیلی جالب بود، قرار گذاشتم یه ساعت دیگه برم پیششون تا بیشتر باهاشون آشنا بشم.

عجب جمع باصفایی داشتن. ما که فقط تعریف اینطور جمعها رو شنیده بودیم، توفیق شده بود حضوری هم یه مقدار درکشون کنیم. تو چهره هاشون یه جور نور فوران می کرد. همشون از یل های تخریب بودن که حالا بعد از حدود 20 سال دوباره کنار هم جمع شده بودن. بیشترشون هم یه نشونه ای از اون موقع داشتن. همونی که اول باهاش صحبت کرده بودم جانباز 60 درصد بود، یکی دیگه شون نصف پنجه و انگشتهای پاش رو زودتر فرستاده بود بهشت؛ یکی دیگه شون(تو اون یکی اتاق) موجی بود و هر از چندگاه صدای فریادش بلند می شد. می گفتن تو هفت، هشت ماهی که کار رو شروع کردن سه، چهار تا شهید و چند تا مجروح دادن. همون روز هم یکی از بچه هاشون موقع نیزه زدن به زمین، یه مین منفجر شده بود و یه مقدار از صورتش رو صدمه زده بود که با هلی کوپتر برده بودنش کرمانشاه. ازشون پرسیدم چقدر دیگه کار دارین؟ می گفتن: با این امکانات و این همه میدون مین، شاید ده، پونزده سال دیگه طول بکشه.....

از اونجا که برگشتم همش به فکر روحیات اونا بودم که چطور تو این لجنزار دنیا، خدایی موندن و شاید از این طریق هم به آرزوی دیرینه شون برسن. خیلی هاشون رو نیمه شب تو حسینیه اردوگاه دیدم که مشغول مناجات و نماز بودن تا شاید ازاین موقعیت نهایت استفاده رو بکنن، همونطور که شهید اسدی استفاده کرد و به رفقاش رسید.

یه خاطره هم از دلاوریهای اونا تو جنگ:

همه آماده بودیم حرکت کنیم برا عملیات. فرمانده گردان همه فرمانده گروهانها رو جمع کرده بود و ازشون از وضعیت نیروها سوال می کرد. دست آخر پرسید: اگه یه جا وقت کم آوردید و به چیز حساب نشده ای خوردید؛ میدون مینی، سیم خارداری و ..مین - قافله شهدا. اون وقت چی می کنین؟ همه سکوت کرده بودند. دست آخر یکی بلند شد و گفت: حاجی جون! فکر اونجاش رو هم از قبل کردیم ، شما ناراحت نباشین.

پرسید: آخه چه جوری؟؟! گفت : حاجی! بی خیال شو، بذار اگه لازم شد، عمل می کنیم.

از فرمانده اصرار و از مابقی انکار. تا آخر سر، تسلیم شدیم و بهش گفتیم: دیشب بین بچه ها لیست گرفتیم. تو گروهانمون 15 نفر حاضرند تا اگه اینطور بشه روی سیم خاردار یا میدون مین و یا هر مانع دیگه ای برن تا عملیات به مشکل نخوره.....

 

بحول الهی ، از این به بعد سعی دارم در هر پست به برخی از کمکهای دولتهای مختلف به صدام در جنگ اشاره کنم تا بیشتر بدانیم که جنگ ما ، فقط جنگ با عراق نبود و تمام قدرتها دست به دست هم داده بودند تا نهال نوپای انقلاب را نابود کنند. 

مین های ضد نفر ایتالیایی

آلن فریدمن(محقق و نویسنده آمریکایی):
در یکی از پیچیده ترین خلاف کاریها در رم، میلیونها مین مرگ بار با استفاده از یک شرکت قلابی در سنگاپور به عراق فرستاده شدند. عراق به کمک یکی از شعبات بانک "لاوورو" در شما لایتالیا، 9 میلیون مین ضد نفر به ارزش 225 میلیون دلار خریداری نمود. این مین ها ساخت شرکت "والسلا" بود که 50 درصد آن تحت مالکیت شرکت فیات، تحت کنترل جیانی آنیلی 72 ساله بود که امروزه نیز به عنوان پادشاه بدون تاج و تخت ایتالیا معروف است. برخی از مین هایی که عراق دریافت نمود از نوع بسیار وحشتناکی است که به راحتی می توان آنها را از هلی کوپتر پخش کرد یا بسادگی روی سطح بیابان انداخت. اگر کسی روی این مین ها پا می گذاشت، پایش تا مچ و یا حتی ران پا قطع می شد.


فیلم نوجوان 14 ساله تخریبچی شهید عزیزاللهی
 

با کیفیت متوسط 

با کیفیت خوب



 قافله شهداء Qafeleh.ir
   نوشته شده توسط : محسن در 86/2/14 - ساعت 7:25 عصر
لبیک

این سایت را حمایت می کنم
ابزار و قالب وبلاگبیست تولز

گوگل پلاس