• وبلاگ : قافله شهداء
  • يادداشت : يل هاي تخريب
  • نظرات : 4 خصوصي ، 49 عمومي
  • چراغ جادو

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    ياد آن روزها بخير! از باتلاقهاي جنوب تا قله‎هاي رفيع كردستان، همه جا معطر و مطهر به خون شهداء شده بود و مملكت ما به يمن درهاي باز شهادت مي‎رفت تا يك راست به ضريح شش گوشة آقا (عليه‌السلام) برسد... كه دروازه‎‌هاي آسمان را بستند و جنگ پايان يافت، و پس از آن خيلي زود خدا دوباره خورشيد را از ما دريغ كرد و باز ما مانديم و دوستاني كه نبودند و قلبي كه يتيم شده بود. راستي كه تقاص ناشكري چقدر سنگين است و لحظات ملكوتي عروج چقدر رؤيايي....


    خدايا به تو پناه ميبريم از آن روزي كه لباسهاي خاكي را با خاك عوضي بگيريم و به ولايت و رياست به يك چشم نگاه كنيم. وظيفه و نتيجه را يكي بدانيم، شهادت را خسارت بپنداريم و راه شهداء را با خودشان خاك كنيم.


    دير يا زود، همه ما خواهيم رفت. همه ما به سوي مقصد اصلي و جايگاه هميشگي كوچ خواهيم كرد، آري در رفتن هيچ شكي نيست، مهم چگونه رفتن است

    TinyPic image